به گزارش تحریریه، رسانه خصوصی توتیاو(头条) متعلق به شرکت فناوری بایتدنس چین، با تمرکز بر پیامدهای امنیتی جدید، از پهپاد جدید ایران بهعنوان کابوسی نوظهور برای سامانههای دفاع هوایی منطقه یاد کرده است.
ما در گزارشهای متعددی طی نزدیک به چهار سال جنگ روسیه و اوکراین، به یکی از تجهیزات کلیدی این نبرد اشاره کردهایم: پهپاد «شاهد-۱۳۶» ساخت ایران.
این پهپاد که در مراحل ابتدایی جنگ بهصورت گسترده از سوی ایران در اختیار روسیه قرار گرفت، نقش مهمی در تثبیت وضعیت میدانی ایفا کرد. پس از آن نیز با انتقال خط تولید به داخل روسیه، بهتدریج به ستون فقرات حملات دوربرد علیه اهداف اوکراینی تبدیل شد. اما ایران بهعنوان یکی از صنعتیترین کشورهای خاورمیانه در حوزه صنایع نظامی، از توانمندیهای پهپادی برخوردار است که میتوان گفت در منطقه بیرقیب بوده و همچنان با سرعت بالا در حال تکامل است.
در جریان رزمایش نظامی «سهند ۲۰۲۵»، ایران برای نخستینبار از یک پهپاد پنهانکار با پیشران جت با نام «حدید ۱۱۰» رونمایی کرد. این سامانه نشاندهنده یک چرخش مهم در دکترین پهپادی ایران است: گذار از پهپادهای انبوه، ارزان و مصرفی به سوی پلتفرمهای پیشرفته با سرعت بالا و دقت ضربهزنی بیشتر؛ با هدف نفوذ به سامانههای پدافند هوایی لایهای و کاهش زمان واکنش دشمن.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این پهپاد با سرعتی بیش از ۵۰۰ کیلومتر در ساعت را سریعترین پهپاد رزمی پنهانکار ایران تاکنون معرفی کرده است. حدید ۱۱۰ بهطور ویژه برای عملیات در محیطهای هوایی با سطح بالای درگیری طراحی شده و پاسخی مستقیم به ضعف ذاتی مهمات پرسهزن کندسرعت در برابر سامانههای رهگیری محسوب میشود.
در شرایطی که وضعیت امنیتی از خلیج فارس تا منطقه شامات بهشدت متشنج است و پهپادها به ابزار اصلی بازدارندگی و ارسال پیامهای راهبردی تبدیل شدهاند، رونمایی از حدید ۱۱۰ در زمانی کاملاً حسابشده صورت گرفته است.
مقامات ایرانی از این پهپاد بهعنوان «جهشی انقلابی در جنگ نامتقارن» یاد میکنند؛ هرچند به دلیل نبود ارزیابیهای مستقل از عملکرد واقعی آن، دیدگاه تحلیلگران دفاعی جهانی درباره این سامانه همچنان دو قطبی است.
با این حال، از منظر راهبردی، حدید ۱۱۰ بهروشنی نشاندهنده تکامل درک ایران از الزامات مقابله با پدافند هوایی مدرن است: ترکیبی از سرعت بالا، سطحی از پنهانکاری و توان ضربهزنی دقیق برای خنثیسازی برتری عددی و فناورانه دشمن.
نکته قابل توجه آن است که ایران این پهپاد را در چارچوب رزمایشهای چندملیتی سازمان همکاری شانگهای (SCO) به نمایش گذاشته است؛ اقدامی که همزمان کارکردی فنی‒نمایشی و پیامی آشکار در حوزه ژئوپلیتیک دارد.
![]()
در رزمایش سهند ۲۰۲۵، کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای از جمله روسیه، چین و هند حضور داشتند و کشورهایی مانند عربستان سعودی و عمان نیز با اعزام ناظر در این رویداد شرکت کردند.
ایران از این بستر چندجانبه برای انتقال یک روایت محوری بهره گرفت: اینکه برنامه پهپادی آن نه ابزاری تهاجمی، بلکه بخشی از توان بازدارندگی ملی در چارچوب مبارزه با تروریسم و اجرای ضربات دقیق دفاعی است.
این پهپاد برای هدف قرار دادن اهداف با ارزش بالا همچون ایستگاههای راداری، گرههای فرماندهی و زیرساختهای حیاتی طراحی شده و همخوانی بالایی با راهبرد «ضددسترسی/ ممانعت منطقه ای» (A۲/AD) سپاه پاسداران دارد؛ امری که در عین حال نشاندهنده تغییر عمیق در راهبرد صنایع نظامی ایران از تمرکز بر اشباع کمّی به سمت ارتقای کیفی است.
سرعت، پنهانکاری و قدرت تخریب: معماری فنی کلیدی
مزیت اصلی حدید ۱۱۰، در سامانه پیشران و طراحی آیرودینامیکی آن نهفته است. این پهپاد به یک موتور جت فشرده مجهز شده که سرعت آن را بهمراتب بالاتر از مهمات پرسهزن ملخی متداول ایران مانند «شاهد ۱۳۶» (با سرعتی در حدود ۱۸۵ کیلومتر بر ساعت) میرساند؛ موضوعی که بهطور قابل توجهی بازه زمانی «کشف تا رهگیری» را کاهش داده و فشار مضاعفی بر سامانههای فرماندهی پدافند هوایی وارد میکند.
بدنه پهپاد از طرح بال دلتا بهره میبرد که توازنی میان کارایی آیرودینامیکی در سرعتهای زیرصوت بالا و کاهش مقطع راداری ایجاد میکند. ایران ادعا میکند سطح مقطع راداری این پهپاد تنها ۰٫۰۱ تا ۰٫۰۲ متر مربع است؛ رقمی که هرچند به سطح پنهانکاری جنگندههای نسل پنجم نمیرسد، اما میتواند برای رادارهای متعارف منطقه خاورمیانه چالشی جدی ایجاد کند.
حدید ۱۱۰ به یک سرجنگی ۳۰ کیلوگرمی مجهز است، مداومت پروازی آن یک ساعت، شعاع عملیاتیاش ۳۵۰ کیلومتر و سقف پرواز آن ۹٫۱ کیلومتر اعلام شده است. این پهپاد بهطور ویژه برای ضربات تاکتیکی منطقهای طراحی شده و از طیفی متنوع از محمولهها از جمله مهمات انفجاری شدید و تسلیحات هدایتشونده با حسگر پشتیبانی میکند؛ قابلیتی که امکان اجرای حملات سفارشیشده متناسب با نوع هدف را فراهم میسازد.

این پهپاد در رده «مهمات پرسهزن پرسرعت» طبقهبندی میشود و چرخه عملیاتی آن بهشدت فشرده است؛ جایگاهی میان «گرانیوم» روسی و «هاروپ» اسرائیلی دارد، با این تفاوت که مزیت اصلی آن نه مداومت پروازی، بلکه سرعت بالا است.
با این حال، شاخصهای کلیدی همچون قابلیت اطمینان موتور، کنترل اثر حرارتی و میزان مقاومت در برابر جنگ الکترونیک همچنان فاقد ارزیابیهای مستقل هستند و این عوامل نقشی تعیینکننده در میزان بقاپذیری آن در میدان نبرد خواهند داشت.
از نیازهای میدان نبرد تا کنترل مستقل: مسیر توسعه
حدید ۱۱۰ حاصل دههها تکامل فناوری پهپادی در ایران است. ریشههای این روند به دوران جنگ ایران و عراق و شرایط کمبود شدید تجهیزات در زمان جنگ بازمیگردد؛ دورهای که ایران با تکیه بر نوآوری بومی، مهندسی معکوس و بازخورد مستقیم از میدان نبرد، بهتدریج توانست پهپادها را از ابزارهای صرفاً تاکتیکی به داراییهای راهبردی ارتقا دهد.

نقطه عطف این مسیر در سال ۲۰۱۱ رقم خورد، زمانی که ایران موفق به بهدست آوردن پهپاد پنهانکار آمریکایی RQ-۱۷۰ شد؛ رخدادی که دسترسی ایران به مفاهیم طراحی با قابلیت کشفپذیری پایین و فناوریهای یکپارچهسازی حسگرها را ممکن ساخت و به توسعه مجموعهای از پهپادهای پنهانکار انجامید؛ مسیری که در نهایت زمینهساز ظهور حدید ۱۱۰ شد.
فرماندهی این دگرگونی بر عهده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است؛ نهادی که یک زنجیره کامل از تحقیق و توسعه، تولید و بهکارگیری عملیاتی را شکل داده است. این پهپاد در فوریه ۲۰۲۵ برای نخستینبار در یک نمایشگاه دفاعی رونمایی شد و بهعنوان نمادی از خوداتکایی فناورانه ایران در شرایط تحریم تلقی میشود.
نام «حدید» که بهمعنای آهن است و نام جایگزین «دالاهو»، هر یک بهترتیب بر ویژگیهای عملکردی و ریشههای بومی آن تأکید دارند. فرآیند توسعه این پهپاد همچنین بهشدت از تجربیات عملیاتی اخیر تأثیر پذیرفته است؛ بهویژه نرخ بالای رهگیری پهپادهای کندسرعت ایران در شبکههای پدافند هوایی مدرن، و درسهای حاصل از درگیری با اسرائیل که در آن نفوذ هزاران پهپاد به نتایج محدودی انجامید.
این تجربهها موجب تثبیت رویکرد «اولویت سرعت و پنهانکاری» در مسیر توسعه حدید ۱۱۰ شد.
انعطافپذیری پرتاب و همافزایی تاکتیکی
مزیت راهبردی کلیدی حدید ۱۱۰ در توان استقرار بدون نیاز به باند ثابت پروازی نهفته است؛ قابلیتی که از برآورد ایران نسبت به آسیبپذیری پایگاههای هوایی در برابر حملات پیشدستانه ناشی میشود.
این پهپاد میتواند از طریق سامانههای پرتاب ریلی یا با بهرهگیری از بوسترهای سوخت جامد به پرواز درآید و قابلیت استقرار از روی کامیونها، مواضع پنهان و حتی سکوهای دریایی را دارد. تصاویر رزمایشها نشان میدهد که این پهپاد پس از پرتاب، بهصورت بدون وقفه به پیشران جت منتقل میشود؛ ویژگیای که امکان پراکندگی سریع، استقرار متحرک و بقاپذیری بالا را فراهم میسازد.

این سطح از انعطافپذیری، توان ایران برای اجرای عملیات توزیعشده در زمینهای پیچیدهای همچون مناطق کوهستانی را بهطور محسوسی افزایش میدهد و واحدهای پرتاب متحرک نیز چرخه هدفگیری دشمن را پیچیدهتر میکنند.
در سناریوهای بحرانی، استقرار سامانههای پرتاب در امتداد سواحل جنوبی ایران میتواند داراییهای دریایی در خلیج فارس و دریای عمان را در معرض تهدید قرار داده و دامنه بازدارندگی را گسترش دهد.
افزون بر این، حدید ۱۱۰ با سامانههای فرماندهی شبکهمحور سازگار است و میتواند با داراییهای شناسایی و مراقبت یکپارچه شود؛ امری که بهروزرسانی هدف در زمان نزدیک به واقعی و اجرای حملات تطبیقی را ممکن میسازد و کاملاً با دکترین جنگ نامتقارن لایهای و غیرمتمرکز ایران همخوانی دارد.
پیامدهای راهبردی منطقهای و جهانی
استقرار حدید ۱۱۰ متغیر تازهای را وارد معادلات امنیتی خاورمیانه میکند. برای کشورهای حوزه خلیج فارس که به سامانههای پدافندی پاتریوت متکی هستند، این پهپاد پرسرعت و پنهانکار میتواند آنها را ناگزیر از صرف هزینههای سنگین برای ارتقای سامانهها یا بازنگری در تاکتیکهای دفاعی کند. برای اسرائیل نیز سرعت بالای این پهپاد به معنای کاهش چشمگیر پنجره زمانی رهگیری، افزایش مصرف موشکهای رهگیر و به چالش کشیده شدن چارچوبهای دفاعی موجود است.

پهپادهای ایرانی به یکی از اقلام مهم صادراتی تسلیحاتی تبدیل شدهاند و این موضوع کشورهایی مانند اسرائیل و اوکراین را ناچار ساخته است که بهطور همزمان با دو نوع تهدید متفاوت مواجه باشند: پهپادهای کندسرعت اما پرتعداد، و پهپادهای پرسرعت با قابلیت پنهانکاری.
حدید ۱۱۰ همچنین بر روابط راهبردی ایران با روسیه و چین اثرگذار است؛ گمانهزنیها درباره اشتراک فناوری، این سامانه را به پلتفرمی با ارزش فرامرزی تبدیل میکند. با این حال، وابستگی آن به قطعات بومی در شرایط تحریم، تردیدهایی درباره مقیاس تولید انبوه و توان پشتیبانی و نگهداری بلندمدت ایجاد کرده است.
از منظری گستردهتر، این پهپاد به تسریع رقابت تسلیحاتی منطقهای دامن میزند؛ بهگونهای که مزیت دفاعی هرچه کوتاهمدتتر شده و هزینههای بلندمدت پدافند هوایی و ضد موشکی بهطور پیوسته افزایش مییابد.
در سطح راهبردی، حدید ۱۱۰ به ایران امکان میدهد با تنوعبخشی به طیف پهپادی خود، ادراک تهدید دشمن را اشباع کرده و فرآیند تصمیمگیری او را دچار اختلال کند. در سطح جهانی نیز این پهپاد گواه روندی است که در آن قدرتهای نظامی متوسط با تکیه بر پهپادهای ارزانقیمت، برتری سنتی قدرتهای بزرگ در حوزه نیروی هوایی را خنثی میکنند و انحصار غرب در زمینه ضربات دقیق و پرسرعت را به چالش میکشند.
مناقشه بر سر راستیآزمایی و چشمانداز آینده
با وجود تبلیغات گسترده ایران درباره قابلیتهای تحولآفرین حدید ۱۱۰، نبود دادههای مستقل و قابل راستیآزمایی ایجاب میکند که تحلیلگران دفاعی با احتیاط به این ادعاها بنگرند. ارزیابیهای تخصصی بارها تأکید کردهاند که مشخصات عملکردی این پهپاد هنوز توسط نهادهای ثالث تأیید نشده و پیشینه برنامههای هوافضای ایران نیز نمونههایی از عدم انطباق میان ادعاهای رسمی و شواهد میدانی را در خود دارد؛ موضوعی که ضرورت بررسی و اعتبارسنجی دقیق را دوچندان میکند.
با این حال، حتی اگر بخشی از اطلاعات اعلامشده اغراقآمیز باشد، فلسفه طراحی آن—یعنی نفوذ در پدافند هوایی و هدف قرار دادن اهداف حساس—پاسخی منطقی به واقعیت سامانههای پدافندی لایهای مدرن بهشمار میرود.
در جوهره خود، حدید ۱۱۰ نماد گذار دکترین پهپادی ایران از اتکا به مصرف انبوه به سمت ضربات دقیق مبتنی بر «سرعت بالا و پنهانکاری» است. در میدان نبرد مدرن که پهپادها و جنگ الکترونیک نقش غالب دارند، این سامانه صرفاً یک سلاح نیست، بلکه بازتابدهنده اراده راهبردی ایران برای حفظ قابلیت برهمزنندگی و سازگاری در آرایش قدرت هوایی جهانی است.
و در پایان، با توجه به عملکرد چشمگیر و نسبت هزینه/کارایی بسیار بالای پهپاد شاهد ۱۳۶ در خطوط مقدم جنگ روسیه و اوکراین، اکنون حتی ایالات متحده نیز ناچار شده است بهنوعی کپیبرداری کند؛ اما وقتی ایران با این سرعت در حال بهروزرسانی و معرفی نسلهای جدید است، این پرسش باقی میماند که آیا آمریکا میتواند—یا میخواهد—همپای این روند حرکت کند؟
پایان/













نظر شما